در برخی موارد ممکن است مخاطب دعوا و یا به اصطلاح خوانده غایب باشد و در هیچ یک از جلسات دادگاه حضور پیدا نکند. این وضعیت پیش آمده باعث میشود دادگاه برای احقاق حق افراد اقدام به صدور رای غیابی کند. سوالی که به وجود میآید این است که اگر شخص غایب از حکم صادره مطلع شود در این صورت چه اقدامی میتواند انجام بدهد؟ در این مورد شخص میتواند از حکم صادر شده در مهلت مقرر واخواهی کند که از انواع مختلف دعوا محسوب میگردد. در این مطلب سعی در توضیح دادن این احکام داریم.
[box type=”shadow”]
برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.[/box]
منبع : واخواهی چیست
این جمله که سکوت علامت رضا است را شنیده باشیم. در مواقعی که افراد در حال معامله یا در مقابل درخواست دیگران سکوت اختیار میکنند، میگوییم پس شخص برای انجام اینکار و یا برای این درخواست رضایت دارد زیرا از قدیم میگفتند سکوت علامت رضا است. اما در قانون خلاف این اصل را مطرح کرده است و قانون مخالف عرف سخن میگوید، و در بسیاری از موارد سکوت را علامت رضا نمیداند و به آن ترتیب اثر نمیدهد. به راستی سکوت در حقوق چه معنا و ارزشی دارد؟
برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.
منبع : سکوت در حقوق ایران
ممکن است این سوال ذهن ما را مشغول کند که اگر شخصی دعوایی را بدون اینکه واقعیت داشته باشد علیه ما طرح کند ما چه کاری میتوانیم انجام دهیم!؟ آیا باید وقت و هزینه خود را بابت یک دعوای واهی صرف کنیم بدون اینکه نتیجهای داشته باشد!؟ قانونگذار برای این دست از دعاویی که واهی هستند راهکاری ارائه داده است و آن گرفتن تامین از خواهانی است که علیه شما طرح دعوا کردهاست. در این صورت اگر خواهان در این دعوا شکست بخورد شما میتوانید خسارت خود را از او بگیرید که در ادامه این مقاله به آن پرداختهایم. آیا با فواید مشاوره تلفنی حقوقی در خصوص پاسخ به سئوالات حقوقی خود آشنایی دارید؟
برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.
منبع : تامین دعوای واهی
در صورتی که شخص از پرداخت هزینههای دادرسی ناتوان باشد در اینصورت میتواند از دادگاه درخواست اعسار کند. زمانی که حکم دادگاه مبنی بر معسر بودن فرد صادر شود، از پرداخت هزینههای دادرسی معاف است و میتواند به حکم معسر بودن خود استناد کند. اما اعسار در برخی موارد استثنائاتی را شامل میشود و همه اشخاص را دربرنمیگیرد، در ادامه به آن میپردازیم. با مشاوره تلفنی حقوقی میتوانید از جزئیات مسائل حقوقی خود آگاه شوید.
برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.
منبع : اعسار | انواع اعسار و آثار و اوصاف
اعسار به معنای عدم تمکن مالی، عدم ملائت و عدم ایسار است.
۱- اعسار از تادیه هزینهدادرسی: بدین معنی است که شخص دادخواستدهنده ادعا کند که از تادیه هزینه دادرسی دعوایی که طرح کرده است عاجز است، این دادخواست ممکن است دادخواست بدوی، واخواهی، تجدیدنظر یا … باشد.
۲- اعسار از تادیه محکومبه: بدین معنی است که شخصی که به تادیه وجه یا مالی محکوم شده، ادعا کند که از تادیه آن وجه یا مال عاجز است و تقاضای مهلت یا تقسیط کند.
۱-اثبات اعسار نیازمند طرح دعوا است این دعوا غیرمالی است.
۲- این دعوا قائم به شخص است.
۳- اعسار نهادی موقت است پس اگر مدعی معسر بودن محکومله واقع شود و محکومبه وصول شود هزینه دادرسی از او دریافت میشود.
۴- معسر بودن ممکن است کلی یا جزئی باشد یعنی ممکن است شخص نسبت به تادیه بخشی از هزینه دادرسی یا محکومبه معاف شود.
۵- ملاک تشخیص، عدم کفایت دارایی برای پرداخت مبلغ (هزینه دادرسی یا محکومبه) یا عدم دسترسی به اموال است.
۱- دعوای اعسار از هزینهدادرسی، میتواند به موجب دادخواست جداگانه یا همراه با دادخواست اصل دعوا، طرح شود.
۲- باتوجه به غیرمالی بودن دعاویی مبنی بر معسر بودن شخص، برای طرح دعوا باید هزینه دادرسی غیرمالی پرداخت شود.
۳- آرای صادره در خصوص معسر بودن با توجه به غیرمالی بودن، قابل تجدیدنظر است.
۴- آرای صادره در خصوص معسر بودن، قابل فرجام نیست.
۵- آرای صادره در خصوص اعسار از هزینهدادرسی، به تعبیر قانون همیشه حضوری است و در نتیجه قابل واخواهی نیست.
۶- خوانده این دعوا نیز، همان شخصی است که دعوای اصلی به طرفیت او طرح شده است.
۷- دلیل اثبات معسر بودن محدود به شهادت شهود نیست و میتوان از سایر ادله مانند فیش حقوقی بهره برد اما اگر مدعی معسر بودن بخواهد این امر را با شهادت شهود اثبات کند به دو شاهد نیاز دارد.
۸- اگر دلیل اثبات هر دو نوع اعسار شهادت شهود باشد برخلاف سایر دعاویی ضمیمه کردن استشهادیه الزامی است.
۹- اعسار از هزینهدادرسی از تاجر پذیرفته نیست همچینین از اشخاص حقوقی ادعای معسر بودن مسموع نیست.
۱۰- نسبت به تاجر و اشخاص حقوقی، ورشکستگی جاری است و ورشکستگی جایگزین اعسار میشود.
۱-شخص معسر از پرداخت هزینه دادرسی معاف است.
۲- شخص معسر میتواند از وکیل معاضدتی استفاده کند.
۳- شخص معسر از پرداخت هزینه نشر آگهی برای ابلاغ اخطاریهها به خوانده مجهولالمکان، معاف است و این هزینه بر عهده دولت است.
۴- شخص معسر ممکن است به تشخیص دادگاه به طور کلی یا جزئی از پرداخت حقالزحمه کارشناس دادگستری معاف میشود، این معافیت قطعی نیست.
۵- شخص معسر از تودیع خسارت احتمالی برای صدور قرار تامین خواسته یا دستور موقت و همچینین از سپردن تامین دعوای واهی یا تامین اتباع بیگانه معاف نیست.
برای دریافت اطلاعات بیشتر در اعسار ، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید . کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون اعسار پاسخ دهند.
برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.
آرایی که از دادگاهها صادر میشود، حکم و قرار هستند ماهیت هر حکم دادگاه متفاوت از دیگری است و به تبع آن آثار متفاوتی نیز در پی خواهد داشت که در سرنوشت پرونده ما موثر خواهد بود. در ادامه به انواع احکام دادگاهها میپردازیم و از اهمیت آنها سخن خواهیم گفت.
برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.
منبع : حکم دادگاه
از نظر حقوقی به تصمیم قضایی دادگاه درخصوص یک پرونده که در قالب حکم یا قرار صادر میشود رای میگویند. پس حکم یک تصمیم قضایی محسوب میشود که در خصوص پرونده جاری در دادگاه صادر شده است و لازمالاجراست. حکم همیشه از مراجع دادگستری صادر میشود مثل دادگاه انقلاب و…
حکم دو ویژگی اساسی دارد:
۱.در ماهیت دعواست: یعنی قاضی بهموجب صدور آن وارد ماهیت پرونده شده و در خصوص ماهیت پرونده نظر داده است.
۲.قاطع دعواست: یعنی باعث میشود که رسیدگی به پرونده در آن مرحله خاتمه پیدا کند.
با توجه به این دو ویژگی پس میتوان گفت تصمیمات دیوان عالی کشور حکم نیست چون رسیدگی به ماهیت اختلاف صورت نمیگیرد.
۱.دارای قدرت اثباتی.
۲.موجب فراغ قاضی از رسیدگی میشود: با صدور حکم قاضی از رسیدگی به پرونده فارغ میشود چون رسیدگی ماهوی صورت گرفته و حکم صادر شده است.
۳.دارای اعتبار امر قضاوت شده است: یعنی بعد از صدور حکم قطعی، اقامه مجدد دعوا بین همان اصحاب ممنوع است.
۴.اصل نسبی بودن آرای محاکم: احکام صادره از دادگاهها فقط میتواند طرفین پرونده را متعهد کند و نمیتواند برای اشخاص ثالث ایجاد تعهد کند.
۵.اصل قابل استناد بودن آرای محاکم: اثری که بواسطه یک حکم ایجاد میشود در برابر همه قابل استناد است. یعنی اشخاص ثالث هم مانند طرفین پرونده باید حکم صادره را به رسمیت شناخته و به آن احترام بگذارند.
۶.احکام صادره از دادگاهها قابل اعتراض هستند.
۷.احکام قابل ابطال نیست: یعنی اعتراض و شکایت از احکام محدود به روشهای مندرج در قانون است و نمیتوان در هر زمانی درخواست ابطال رای دادگاه یا اعلام بطلان آن را مطرح کرد.
۸.احکام فصل خصومت میکنند: یعنی قاضی با ورود در ماهیت دعوا، مشخص میکند که آیا حق با خواهان هست یا خیر.
احکامی که از دادگاهها صادر میشود را میتوان به چند دسته تقسیم نمود:
طبق قانون حکم دادگاه حضوری است مگر اینکه خوانده دعوا یا وکیل او یا قائم مقام او یا نماینده قانونی او در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نباشند و بهطور کتبی دفاع نکرده باشد و یا اخطاریه، ابلاغ واقعی نشده باشد. بحثی که در اینجا مطرح میشود این است که باید بین فرضی که دعوا یک خوانده دارد با فرضی که دعوا چند خوانده دارد تفکیک قائل شد.
وقتی دعوا یک خوانده دارد انچه که معیار قرار گرفته به سادگی قابل تشخیص است چون خوانده دعوا یک نفر است اگر او در یکی از جلسات رسیدگی حاضر شود یا دفاع کتبی بکند یا اینکه ابلاغ واقعی صورت گیرد، حکم دادگاه حضوری است.
اما وقتی دعوا چند خوانده دارد این معیار به سادگی قابل تشخیص نیست چون با دو حالت مواجه میشویم:
حالت اول زمانی است که هریک از خواندگان یا در یک جلسه دادگاه حاضر شده یا یک لایحه برای دفاع از خود میفرستند و یا حتی دادخواست به آنها ابلاغ واقعی شده است. در این صورت حکم نسبت به همه آنها حضوری است.
حالت دوم زمانی است که فقط یکی از خواندگان در جلسه دادرسی حاضر شود یا لایحهای برای دفاع از خود بفرستد یا اینکه دادخواست به او ابلاغ واقعی شده باشد. در این حالت حکم دادگاه نسبت به این خوانده حضوری و نسبت به سایر خواندگان غیابی محسوب میشود.
اگر حکم صادره قابل هیچ یک از طرق عادی شکایت نباشد طبق قانون حکم قطعی محسوب میشود. وگرنه حکم صادره غیرقطعی است.
طبق معیاری که قانون مشخص کرده همه احکام حضوری که از دادگاه عمومی یا انقلاب در دعاوی مالی با خواسته زیر۳میلیون ریال صادر میشود قطعی است چون غیر قابل واخواهی و تجدیدنظر است.
اگر حکم غیرقطعی بوده اما محکومعلیه در مهلت مقرر نسبت به آن واخواهی و یا تجدیدنظر نکرد حکم قطعیت مییابد.
حکمی که قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور نباشد، نهایی محسوب میشود وگرنه حکم صادره غیرنهایی است.
با توجه به معیاری که قانون مشخص کرده حکمی که در دیوان عالی کشور ابرام شده و همچنین حکمی که از دادگاه تالی صادر شده (قابل فرجام خواهی نیست) نهایی است.
اگر حکم قابل فرجام باشد اما محکومعلیه در مهلت مقرر نسبت به آن درخواست فرجام نکند حکم نهایی میشود.
حکم لازمالاجرا حکمی است که اگر محکومعلیه به مفاد آن عمل نکرد به درخواست محکومله، مامورین اجرای احکام دادگستری درصورت لزوم با بکارگیری قوه قهریه مفاد آن را به محکومعلیه تحمیل میکنند. حکم غیرلازمالاجرا مقابل آن است. احکام قطعی، لازمالاجرا محسوب میشوند.
برای دریافت اطلاعات بیشتر در حکم دادگاه، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید . کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون حکم دادگاه پاسخ دهند.
برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.
منبع : حکم دادگاه